Sepehr weblog

Sepehr weblog

اینجا تمام چیزایی که حال کنم میزارم
Sepehr weblog

Sepehr weblog

اینجا تمام چیزایی که حال کنم میزارم

جدیدترین گوشی موبایل ردمی به زودی روانه بازار می‌شود

جدیدترین گوشی موبایل ردمی در تاریخ 17 دسامبر سال 2020، یعنی حدودا پنج روز دیگر، با نام ردمی 9 پاور، روزانه بازار خواهد شد. پیش از این انتظار می‌رفت که ارزانترین مدل این گوشی، یعنی ردمی نوت 9 4G، به نسخه Redmi 9T  ارتقاء یافته و در سطح بین المللی عرضه شود، اما برخلاف انتظارات این مدل با نام ردمی 9 پاور تنها به بازار هند عرضه خواهد شد. کمپانی چینی شیائومی در دهه اخیر تأسیس شده و طی همین مدت کوتاه شهرت جهانی بسیار زیادی پیدا کرده است. این کمپانی دوسال پس از شروع به کار خود، یعنی در سال 2013 اولین تلفن هوشمند از سری ردمی را روانه بازار کرد. امروزه این سری گوشی موبایل از محبوب‌ترین تولیدات شرکت شیائومی می‌باشند.

 

 

 اکانت توئیتر کمپانی شیائومی در پستی انتشار این مدل را به طور رسمی اعلام، و برخی مشخصات آن را ذکر کرده است:

 

  • چهار دوربین پشت 48 مگاپیکسلی
  • یک دوربین جلوی 8 مگاپیکسلی
  • نمایشگر قطره‌ای (نحوه جداسازی دوربین جلو از صفحه گوشی که به شکل یک قطره می‌باشد)
  • باتری بزرگ‌تر
  • صدا با کیفیت "های رس"
  • بلندگوی استریو
  • دارای دو جای سیم کارت
  • ابعاد 162.3 x 77.3 x 9.6 میلی متر
  • وزن 198 گرم
  • در چهار رنگ مختلف

 

نکته قابل توجه این است که مدل گوشی موبایل ردمی 9 دارای تنها 3 دوربین پشت بود، اما در نسخه هندی آن تغییراتی اعمال شده است. در چند هفته گذشته، ردمی مدل دیگری از تلفن های همراه خود را به نام های رد می نوت 9 4G، ردمی نوت 9 5G و ردمی نوت 9 پُرو 5G منتشر کرده بود که در همان دو هفته اول، بیش از یک میلیون از این سه گوشی موبایل در سطح کشور فروخته شد. حالا این کمپانی با انتشار مدل ردمی 9 پاور که فقط در کشور هند عرضه خواهد شد، سعی در افزایش مجدد میزان فروش و قرار گرفتن در جزء اولین رتبه‌های گوشی موبایل‌های پرفروش در دنیا را دارد. از پیش بینی‌های دیگری که درباره گوشی موبایل ردمی 9 پاور می‌شود، می‌توان به انتقال حسگرهای اثر انگشت به دکمه پاور آن اشاره کرد. پیشتر در گوشی‌های آیفون شاهد چنین قابلیت‌هایی بوده‌ایم.

 

این مدل که نسخه اصلاح شده ردمی نت 9 4G می باشد، در چند روز آینده در بازار هند با امکانات ویژه منتشر خواهد شد. قیمت تخمین زده شده برای این مدل تلفن همراه در هند معادل 9999 روپی هند می‌باشد که اضافه شدن برخی از قابلیت‌ها مانند حافظه داخلی بالاتر، چند هزار دلار به این قیمت تخمینی می‌افزاید. همانند مدل‌های پیشین سری ردمی 9، پیش بینی می‌شود که مدل ردمی 9 پاور نیز در دسته محصولات ویژه‌ای که در فروشگاه آنلاین آمازون به فروش می‌رسند، تبدیل گردد.

 

منبع: سایت خرید و فروش سیم کارت رندباز

زبان چینی

زبان چینی  یکی از شش زبان رسمی در سازمان ملل متحد و زبان رسمی کشور چین است. گویش رسمی در چین ماندارین است

که بر پایه گویش پکنی و سایر گویش هایی که در مناطق شمالی رایج بودند، شکل گرفته است. ماندارین توسط ⅕  جمعیت دنیا صحبت میشود و رایج ترین زبان دنیاست. چینی تاثیری شگرف بر روی زبان و حروف کشور های همسایه خود، مانند ژاپنی، کره ای و ویتنامی گذاشته است. در این مقاله به معرفی کوتاهی درباره این زبان پرداختیم.

 

گویش ها

گویش های رسمی معمولا در شمال و غیر رسمی در جنوب رواج دارند

با جغرافیایی پهناور و جمعیتی زیاد، زبان چینی گویش های متفاوت و پیچیده ای دارد. گویش های رسمی و غیر رسمی‌ای که در م مردم نواحی مختلف رایج است. گویش های رسمی معمولا در شمال و غیر رسمی در جنوب رواج دارند. 

 

 

حروف در زبان چینی

 

حروف چینی قدمتی بیش از 3000 سال در تاریخ دارند. 80000 کلمه در چینی وجود دارد، که ریشه هایی کهن دارند. اگرچه تنها 3000 کلمه برای ارتباطات روزانه به کار می رود، با اینحال قادر است 99٪ از اطلاعات را به صورت نوشتاری پوشش دهد. 

چرا که هر کلمه در چینی دارای معانی متفاوتی است. حروفی که امروزه در چینی رایج است به دو نوع "ساده شده" و "سنتی" تقسیم می شوند. حروف ساده شده عمدتا در خود چین، سنگاپور و جوامع فرامرزی چین در مناطق جنوب شرقی آسیا رواج دارند، در حالیکه نوع دوم معمولا در استان‌های تایوان، هنگ کنگ، ماکائو و جوامع چینی در آمریکای شمالی رایج است. 

 

یادگیری زبان چینی نه تنها رشد فردی و حرفه ای را درپی دارد، بلکه امکان آشنایی با یکی از غنی ترین فرهنگ دنیا را به ما می‌دهد. میلیون ها نفر سالانه به چین سفر می‌کنند تا معبد شائولین را دیده، در کنار دیوار بزرگ چین قدم زده و عجیب ترین غذاهای دنیا را امتحان کنند. همچنین به خاطر اقتصاد قدرتمند کشور چین، یادگیری زبان چینی فرصت های شغلی بسیاری را در سراسر دنیا پیش روی ما قرار میدهد. 

یادگیری زبان چینی ممکن است سخت به نظر برسد اما ما را  با دنیایی از عجایب شگفتی ها و فرصت ها آشنا می سازد. 

 



عبارت POKER FACE دقیقاً یعنی چی ؟

این هفته می خوایم شما رو با مفهوم پوکرفیس ( Poker Face ) آشنا کنیم. مفهوم اصلی پوکر فیس در یک جمله ی کوتاه یعنی اینکه آنچه چهره ات و رفتار فیزیکیت جدا از خواسته ی تو به مخاطبت نشون می ده . اونچه تو به زبون نمیاری اما، چهره ات مطرحش می کنه. یا حتی بیشتر ، اونچه تو دروغ می گی و چهره ات دروغت رو لو می ده و عکسش رو نمایش می ده.

 می دونید که  اگر این کلمه رو سرچ کنید تا ۲ صفحه از سرچ گوگلتون فقط لینک های مرتبط با خواننده ی مشهور آمریکایی با عینک درشتش لیدی گاگا خواهد بود. اما باور کنید این عبارت و مفهومش خیلی بیشتر از این حرفها می ارزه و می خوایم بهتون بگیم حتی از بابت مادی هم تاحالا خیلی بیشتر از لیدی گاگا و آهنگ و کنسرتهاش پول جابجا کرده !

 

 

اما چرا اسمش پوکر فیسه ؟ چون شاید اولین جایی که خیلی واضحتر ازش استفاده شده ، در بازی پوکر باشه. اگر با بازی پوکر آشنایی ندارید خیلی کوتاه معرفیش می کنیم. بازی پوکر یک بازی قمار با ورق پاسوره که در بازی، ورق خوب داشتن خیلی لازمه و همین باعث می شه آدمها مدام در حال بلاف زدن در بازی باشن. اگر ورقشون بده سعی کنن طوری جلوه بدن که ورقشون خوبه و بالعکس حتی ورقشون خوبه سعی کنن نشون ندن چه اندازه ورقشون خوبه تا شانس بردشون رو بیشتر کنن. خیلی سخته واقعاً این بازی رو در دو خط معرفی کرد. اما در همین اندازه بدونید برای بلاگ ما کافیه. کافیه یک نگاه به شرکت کننده های حرفه ایشون بندازید. اصولاً یا عینک آفتابی به چشم دارن. یا کلاهی سرشونه که چشماشون رو می پوشونه و یا حتی شالگردن دارن که نبض گردنشون رو بپوشونه ! اینا همشون نشونه هایی هستن که حریف می تونه باهاش دستتون رو بخونه ! حتی در این بازی برای شرکت کننده هاش یک سری حرکات مشخص هست که در طول بازی وقتی در انتظار حرکت حریف هستن، با مهره های ژتونشون انجام می دن تا در ناخودآگاهشون مرتکب حرکت اشتباهی نشن و دستشون لو نره.

پس با این اوصاف اولین برداشت هایی که از پوکر فیس صورت گرفته در این اندازه بوده که کی نسبت به دیگری ورق بهتر و یا بدتری داشته و همین خودش خیلیییییی بیشتر از خواننده ای که ازش صحبت شد پول جابجا کرده. اما پوکر فیس خیلی چیزهای دیگری رو نشون می ده و خیلی جاهای دیگه استفاده می شه. شما می تونید تشخیص بدید کی، کیو دوست داره. از کی یا از چه غذایی بدش میاد. اینکه طرفتون واقعا از اتفاق و یا شنیده ای از ته دل می خنده یا صرفاً حفظ ظاهر می کنه. اینکه طرف مقابل تا چه اندازه عصبانیه ، آیا فقط عصبانیه یا امکان داره بزودی به خودش یا به اطرافیانش آسیب بزنه ؟ و خلاصه اینکه هر حرفی که از طرفی زده می شه می تونید قضاوت کنید که راسته یا دروغه ؟

برای مثال در فرودگاه ها و یا دیگر اماکن عمومی که حفظ امنیت درش خیلی مهمه، اصولاً نیروهای امنیتی از آموزش های کلی چهره شناسی و پوکرفیس بهره مند هستن و ازش استفاده می کنن. به همین جهت پیشنهاد می کنم ، سعی کنید وقتی در فرودگاه هستید، بخصوص فرودگاه های بین المللی ، حتی اگر بدترین پیغام یا خبر رو در موبایلتون می خونید ، خونسردی خودتون رو حفظ کنید، وگرنه شاید باعث شه از تک تک گیت ها با حداکثر و انواع بازرسی های بدنی روبرو بشید. باور کنید بازرسی های بدنی کاملا بر اساس سلیقه ی مأمور روبروتونه. یا از چهره تون خوشش نمیاد. یا متأسفانه از نژادتون خوشش نمیاد و اگر نه حتماً یک استرسی، دلواپسی، ترس و یا خشمی در چهره تون دیده.

ما اینجا قصد داریم چند نمونه برای شما مثال بزنیم تا در کل با این مفهوم بیشتر آشنا شید. کتاب و مقاله در این رابطه زیاده. اما بنظرم خیلی سخت نگیرید. اگر می خواید بیشتر بدونید ، پیشنهاد می کنیم سریال LIE TO ME رو تماشا کنید. هم سرگرم کننده است و هم خوب تا اندازه ای آموزنده. برگردیم به مثال ها . مواردی که براتون کوتاه اشاره می کنیم نشانه های دروغ گفتنه. دروغ گفتن ، در این مفهوم رنگ نداره. دروغ یعنی هر زمانی که شما جدا از بخش حافظه ی خود ، از خلاقیتتون استفاده کنید. اینکه دروغ چه اندازه بزرگ یا کوچیک باشه خیلی در اینکه که شما سامانه ی عصبی خودمختار رو فعال می کنید تأثیری نداره و این سامانه همون سامانه ایه که قراره شما رو به مخاطبتون بفروشه ! پس مواظبش باشید.

 

·      دست به گردن و یا پشت سر زدن

·      دست به دهان زدن ( بخصوص وقتی فرد دو گوشه ی لب را فشار می دهد یعنی خود از کرده ی خود احساس پشیمانی می کند )

·      دست و یا خارش بینی

·      اگر فرد نشسته باشد ، شروع به جابجا کردن پاهای خود می کند ، گویی از شرایطی که درش قرار گرفته است راضی نیست.

·      اگر فرد ایستاده است ، صافتر و کشیده تر می ایستد

·      پلک زدن فرد کاهش میابد

·      شانه ی فرد ناخودآگاه جهش و تکان خواهد داشت

·      و ...

 

 

حتی روش های رایج دیگری هم هست که استفاده می شود، البته در بازجویی ، وگرنه در مکالمات روزانه لزومی ندارد شما تا این اندازه فرد رو به چالش بکشید که مطمئن شید دروغ یا راست می شنوید. اینکه برای مثال شما می توانید ابتدا از فرد سؤالی ساده بپرسید که مطمئن هستید برای پاسخگویی به حافظه ی خود رجوع می کند ، مثل اینکه دیشب شام چی خورده؟ فرد برای پاسخ لحظه ای از شما نگاهش را برداشته و به جهتی ( راست یا چپ ) خیره می شود و پاسخ شما را می دهد. شما دریچه ی نگاه و نیمکره ی کاربردی برای حافظه را شناسایی کردید و حالا می توانید از همان مخاطبتان سؤال مدنظرتون رو بپرسید. نگاه به جهت یکسان برابر با راستی و نگاه به خلاف جهت یعنی فرد در پاسخ از حافظه ی خود استفاده ای نداشته است ! آنچه دروغ شاید تلقی شود. هنوز باور ندارید ؟ کاری نداره ، بیاید این آزمایش رو امتحان کنید. از همان دوستی که در رابطه با شام ازش سؤال کردین بخواهید سؤال یکسان دیگری بابت ناهار روز گذشته رو بدون نگاه کردن به جهت خاطره و حافظه به شما پاسخ دهد. یا موفق نمی شود و یا کلللییی زمان می برد.

 

این موارد در چهره ی شما و اندام شما خلاصه نمی شود و حتی به گام صدای شما هم می رسد. شما از روی صرفاً صدای یک فرد می توانید تشخیص دهید دروغ می گوید و یا نه و جذابیت صدا این است که خیلی اوقات مشخص می کند فرد کدام عبارت را حتی دقیقاً دروغ گفته است.

 

در آخر این موضوعات همه تئوریست. شاید در بسیاری موارد جواب دهد، اما حتماً مثال نقض هم کم ندارد. به هر جهت خیلی سعی نکنید دروغ های اطرافیانتون رو کشف کنید چون بیشتر از هر کسی خودتون اذیت خواهید شد. چرا که خیلی ها عادت به حداقل اغراق در گفته هاشون دارن و قصدشون شاید صرفاً جذاب کردن آنچه مطرح می کنن برای شما باشه. پس سخت نگیرید و هرگز در زندگی روزمره ازش بهره نبرید !

 

بگذریم ! همه اینها رو گفتیم که بگیم اونچه در اتاق فرار BLOW YOUR CANDLES از مجموعه اتاق فرار اسکیپ کیوب مطرحه اتفاقاً تشخیص دروغ در بازجویی های ۴ مضنون داستانه ! البته شما قرار نیست به این مهارت مسلط باشید و کافیه به تناقض در داده هایی که بدست آوردید و از بازجویی ها می شنوید دقت کنید. فراموش نکنید تمام مضنونین دروغ می گن. شما غیر از دروغ باید تشخیص بدید کدام دروغ مهمتر و گویای معمای قتل پرونده است ! حالا این وسط اگر در صدا و گام صداها هم تونستید مهارتی کسب کنید هم که چه بهتر ! منتظرتون هستیم !


منبع: اسکیپ کیوب 

 


بدترین تلفن‌‌های هوشمند در دنیا

آلکاتل مدل 4:
رادوسلاو مینکوف درباره تجربه خود چنین می گوید: "در سال 2016 گوشی موبایل آلکاتل مدل 4 که بهترین مدل آلکاتل بود را به شوق امکانات ویژه‌ی آن مانند نمایشگر با فناروری AMOLED، بلندگوی استریو، فست شارژر و از همه مهم‌تر هدست واقعیت مجازی خریداری کردم. دو دکمه‌ی روی هدست که پس از یک روز استفاده از کار افتادند. دوربین آن نیز در هنگام ضبط ویدئو با کیفیت 4K و یا حتی 1080p به شدت داغ می‌کرد. در کنار این‌ها، هیچ‌گاه آپدیت اندورید 7 که قولش را به کاربران داده بودند، منتشر نشد. وقتی که این عیوب و نواقص را در تلفن همراه خودم مشاهده کردم، تازه آن جا بود که فهمیدم هیچ کانال پشتیبانی‌ای برای آلکاتل وجود ندارد که بتوانم مشکلات خود را به آن جا گزارش دهم. تازه! من ورژن اروپایی گوشی موبایل آلکاتل مدل 4 را خریدم که تفاوتش با ورژن آمریکایی آن، نداشتن قفل اثر انگشتی بود. نکته این جا است که من این دستگاه را به دلار آمریکا خریداری کردم، در حالیکه امکانات ورژن آمریکایی آن را نداشت. فردی که گوشی موبایل را به او فروختم پس از مدتی به من گفت که موبایلش چند بار در طول روز داغ می‌کند و خاموش می‌شود. این تجربه ناخوشایندی بود که از خرید یک تلفن همراه داشتم."

 

به نقل از پایگاه خبری رندباز؛ اخیرا لیستی منتشر شده که در آن افراد بدترین تجربه‌های خود را در رابطه با استفاده از تلفن های همراه بازگو کرده‌اند. در ادامه هفت مدل از بدترین‌های این لیست را با شما به اشتراک میگذاریم.

 

سامسونگ گلکسی اس 3 مینی:
ایسکرا پترووا درباره تجربه داشتن یک تلفن همراه بد می‌گوید: " سامسونگ گلکسی اس مینی اولین گوشی موبایل هوشمندی بود که خریده بودم و خیلی هیجان داشتم. اما پس از مدت کمی، مجبور بودم هر روز آن را به تعمیراتی‌های تلفن همراه ببرم تا مشکل شارژ نشدنش را برایم درست کنند. بعد از مدتی هم صفحه لمسی آن از کار افتاد. تمامی این بدبیاری‌ها زمانی بود که من قبل از سامسونگ از گوشی ‌های نوکیا استفاده می‌کردم و به مقاوم بودن آن‌ها در برابر افتادن و ضربه عادت داشتم. به همین خاطر تجربه سختی برای من بود. بعد از بارها تعمیر کردن گوشی، بالاخره بعد از 6 ماه در گوشه کشو قرارش دادم تا گوشی موبایل دیگری تهیه کنم. از تمامی محصولات سامسونگ دلسرد شده بودم، اما از طرفی هم نمی‌توانستم موبایلم را دور بیندازم."

 

سونی اکسپریا :Z2

جاشوآ سوینگل نیز تجربه خود را با ما این طور به اشتراک می‌گذارد: " زرق و برق‌های سونی اکسپریا Z2 در تبلیغاتش مانند دوربین 20.7 مگاپیکسلی، ضد آب و گردو خاک بودن و عکس زیبای آن در تبلیغ، من را در دام خریدن این گوشی موبایل انداخت. دوربین آن بسیار کند و خسته کننده بود. تنها 16 گیگابایت حافظه داخلی داشت که من را مجبور می‌کرد به طور مداوم برنامه‌ها را پاک و گوشی را خالی کنم. برخلاف الان که سامسونگ به منتشر کردن سریع آپدیت‌هایش معروف است، در آن زمان‌ها، هفت یا هشت ماه طول می‌کشید تا سیستم خود را آپدیت کند. من این گوشی موبایل را به مدت دو سال نگه داشتم و در طی این مدت همیشه ازش متنفر بودم و به خودم قول دادم که دیگر هرگز از محصولات سونی خرید نکنم."

 

نوکیا 9 پیورویو:
جورجی زارکوف تجربه خود را این طور با ما در میان می‌گذارد: " بدترین تلفن همراهی که من تا به حال داشته‌ام نوکیا 9 پیورویو است. در ابتدا مشکلات زیادی با نرم افزارها داشتم که تصور می‌کنم به خاطر نو و تازه بودن مدل بود. البته که این موضوع چیزی را از بد بودن این تلفن همراه عوض نمی‌کند. نه تنها هیچ کدام یک از پنج دوربینی که برای دستگاه کار گذاشته‌ بودند به دردم نخورد، بلکه در حین استفاده از آن، دوربین از کار می‌افتاد. طراحی خود گوشی موبایل هم اصلا دلچسب نبود. هر چند آپدیت‌های بعدی نوکیا، مشکل نرم افزاری آن را رفع کردند. اما به نظرم نوکیا 9 پیورویو برای تبدیل شدن به یک گوشی موبایل خوب هنوز خیلی جای کار دارد."

 

طراحی‌های آزمایشی تلفن های همراه:
ویکتور هریستوف نظری متفاوت درباره تجربه بد از گوشی های موبایل ارائه می‌دهد: " این روزها موارد نادری هستند که مدل جدید یک گوشی موبایل بد و نامطلوب از آب دربیاید. به نظر من نارضایتی کاربران از تلفن های همراه خود، یک دلیل دارد و آن هم طراحی‌های آزمایشی گوشی های موبایل می‌باشد. همه ما استفاده از اجناس جدید و نو را دوست داریم. اما این درمورد گوشی موبایل برای بسیاری از افراد دلسردکننده بوده است. مثلا گوشی موبایل ال جی وینگ بر خلاف ظاهر خوبی که دارد، بسیار بزرگ و حجیم بوده و کار کردن با آن سخت است. یا گلکسی زد فولد 2 با وجود امکانات ویژه‌ای که دارد، سنگین و البته ناکارآمد برای کاربران است. مثال‌های زیادی از تلفن های همراه با شکل‌های عجیب مانند قطعه قطعه بودن صفحه، نمایشگر سه بعدی، موبایلی با ابعاد بسیار ضخیم، اندازه بیش از اندازه کوچک و یا تلفن همراهی شبیه به یک مداد همه انواعی از مدل‌های موبایل هستند که به طور آزمایشی به بازار عرضه شده‌ و باعث دلسردی کاربران شده‌اند. بنابراین آن‌چه که من را دلسرد می‌کند برند و یا مدل خاصی از تلفن همراه نمی‌باشد؛ بلکه رقابت بین شرکت‌هایی است که سعی در منتشر کردن مدلی متفاوت بدون توجه به کارآمدی آن برای کاربران دارند."

 

بلک بری استورم:
آلان فریدمن: "بعد از OG Apple iPhone، بلک بری استورم دومین گوشی موبایل هوشمندی بود که خریدم. دستگاه از همان ابتدا به طور ناقص لانچ (راه اندازی) شد. درنهایت با به روزرسانی شدن سیستم، دستگاه قابل استفاده شد. اما انتظارات من هیچ گاه از مدل استورم برآورده نشد."

 

پدفون ایسوز 2:
نیک تودوروف چنین درباره تجربه خود می‌گوید:" 6 سال پیش یک پدفون ایسوز خریدم که به داک تبلت متصل می‌شد. در ابتدا وسیله‌ی جالبی به نظر می‌رسید و همه دوستانم ازم درمورد این که کجا می‌توانند چنین چیزی تهیه کنند سوال می‌کردند. اما قسمت سخت افزاری محصول تا حد زیادی عیب و ایراد داشت. قسمت جلویی گوشی موبایل به خاطر گذاشتن و برداشتن مکرر آن در پدفون خط و خش برداشت. از به سرعت تمام شدن شارژ داک که بگذریم، باید از گرد و غبار زیادی هم که از طریق جک هدفون وارد گوشی می‌شد صحبت کنم. در نهایت هم این گرد و خاک‌ وارد شده دوربین را از کار انداخت. قاب گوشی موبایل نیز که با چسب متصل شده بود، از بدنه جدا شد. در آخر دستگاه را در اینترنت به فردی که به نظر می‌آمد طرفدار سرسخت ایسوز باشد فروختم."

 

 

منبع: سایت خرید و فروش سیم کارت رندباز

شخصیت جوکر در دنیای امروزی ما کیست ؟

یکی از شخصیت‌های معروف بازی‌های ما آقای هولمز هستن.اشتباه نکنید ! این هولمز با اون هولمزی که شما می شناسید خیلییییی فاصله داره ! منظورمون شرلوک هولمز کارآگاه معروف نیست.  

کسی که ما داریم ازش صحبت می کنیم اسم کاملش هست جیمز ایگال هولمز ، متولد ۱۳ دسامبر ۱۹۸۷ ، که در واقع می شه ۲۲ آذر ۱۳۶۶ . اون در حال حاضر ۳۲ سالشه و نزدیک به ۸ ساله که در زندان به سر می بره و مابقی عمرش رو هم قراره همونجا بگذرونه

 

این آقا تا قبل ازینکه این حکم براش صادر شه ، هیچ سابقه ی کیفری ای نداشته و تنها خلافی که مرتکب شده بوده ، سرعت غیر مجاز در اکتبر سال ۲۰۱۱ بوده که بنده خدا جریمه اش رو هم داده بوده. اما چیزی که سرنوشت جیمز رو رقم می زنه ، حماقتیه که در شب ۲۰ ژوئیه ی ۲۰۱۲ مرتکب می شه ! جو سری فیلم های DC   و شخصیت جوکر می گیرتش و در شب اکران فیلم Dark Knight Rises   همه ی اون کسایی که از قضا مثل خودش عشق داستان های DC  و فیلم های کریستوفر نولان بودن و برای شب اول اکران فیلم به سینمای شهرشون در آورورا ( دنور) ، ایالت  کلرادو آمریکا رفته بودن رو به گلوله می بنده !

جیمز سعی می کنه هنر رو چاشنی کارش کنه ، پس اول با دو تا گاز اشک آور کار رو شروع می کنه و بعد با شلیک ۷۶ گلوله ۱۲ نفر رو می کشه و ۷۰ نفر رو زخمی می کنه ! خیلی جاها یه تیر و دو نشون زده ! در این حد که ۳ تا از گلوله هاش دیواره ی سالن سینما رو سوراخ کرده و ۳ نفر دیگه رو که در سالن کناری مشغول تماشای همین فیلم بودن رو زخمی می کنه ! سالن کناری واقعا آدمای خوش شانسی بودن !!! حتی همین ۳ نفرشون !

جیمز با خودش ۳ تا اسلحه گرم داشته ! جدا از گازهای اشکاور و سلاح های سردی که داشته ، ۶ گلوله با شات گان می زنه ، ۶۵ تا با تفنگ نیمه اتوماتیکش می زنه و ۵ تای آخر رو هم با کلت کالیبر ۴۰ ! معلومه به بازی های کامپیوتری مسلط بوده و وقتش رو با ریلود کردن نمی کشته ! تفنگ رو سریع عوض می کرده !

حالا سؤالی که براتون پیش میاد حتما اینه که چجوری اینارو با خودش برده تو ؟!!! با یک شلوار ۶ جیب !!! همین ! باورتون نمی شه ؟ که این سایز اسلحه ها و ماسک توش جا شه ؟ تابلو نمی شه آخه ؟ خوب گویا نمی شه ! توی بازی اتاق فرارMOVIE NIGHT از همین مجموعه ی اسکیپ کیوب که به بازسازی شب سانحه پرداخته ، در ابتدای بازی می تونید از تلویزیون سالن که تصویر دوربین های مداربسته ی لابی سینما رو نشون می دن ، جیمز جوون ۲۴ ساله رو ببینید که با یک شلوار گشاد ۶ جیب وارد می شه ، بلیطش رو نشون می ده و دوباره از کادر دوربین خارج می شه ! اگر شما تو لباس و شلوارش چیز تابلو یا مشکوکی دیدید، به ما هم نشون بدید !

 

خلاصه بهتون بگم که به هیچ کس رحم نمی کنه و سالن رو با خون یکی می کنه و به اعتقاد خودش انتقام کوچیکی از جوکر رو می گیره و خیلی ریلکس از در پشتی سینما خارج می شه و خوشبختانه در حین سوار شدن کنار ماشینش دستگیر می شه ! البته مقاومتی هم نمی کنه. جالبه بدونید پیشاپیش توی آپارتمانش کلی تله های انفجاری کار گذاشته بوده و یه جورایی منتظر دستگیر شدن و تفتیش منزلش بوده .

 

پیامد این داستان هم در دنیای سینما جالب و بامزه است ! بعد از سانحه ی تیر اندازی شب سینمای آورورا در فیلم Dark Knight Rises ، اکران فیلم Gangster Squad  که همزمان با فیلم بتمن بوده نزدیک به یکسال به تعویق می افته و در سال ۲۰۱۳ اکران می شه. چرا ؟! چون توی فیلم صحنه ای هست که بازیگر یه مشت بیننده رو به رگبار می بنده. و امکان داره باز باعث شه بیننده های فیلم بتمن جونشون به خظر بیافته. هرچند هر دو فیلم توزیع کننده اش وارنر برادرز بوده. اما بی انصافیه ! 

 

این هارو ولش کنید. هرچی گفتیم از قبل بود. امروز این دوست ۳۲ ساله ی ما در چه حاله ؟ این آقا در حال حاضر به یک چهره برای جوکر تبدیل شده ، و اتفاقا خیلی شبیه به جوکر داره حبسش رو می گذرونه. تا شاید یه روزی کسی چه می دونه ، یکی جای بتمن هم اومد و خودش باعث و بانی فرار کردن این آقای هولمز شد. جالبترش اینکه این داستان به شخصیت جوکر خلاصه نمی شه و خیلیییییی ها دارن سر و دست میشکنن که جای هارلی کویین رو بگیرن !!! این آقای هولمز کلی طرفدار داره و کلی نامه های عاشقت شوم که اکثرش رو یه مشت دختر خول و چل با توهم هارلی کویین شامل می شن ! این دوستان گویا برای اینکه بیشتر به چشم جیمز جوون تنها و معذب بیان ، براش از خودشون عکس هم می فرستن که این عکسها همشون توی سلول جیمز به دیوار نصب شدن.

 

و اما در آخر نتیجه گیری ! سری ۳ گانه ی بتمن ساخت کریستوفر نولان رو حتما ببینید. پیش ما در اتاق فرار اسکیپ کیوب ، حتما سناریوی Movie Night رو تجربه کنید. بعد بشینید فیلم جوکر رو هم به کارگردانی تاد فیلیپس ببینید. و با خودتون یکبار مرور کنید.

اگر شخصیت جوکر در فیلم نولان همچین خروجی وحشتناکی داشته ، حتما این فیلم و این شخصیت جوکر در فیلم تاد هم تأثیر کمتری نخواهد داشت. پس دوستانه می گیم فیلم بعدی از سری فیلم های بتمن کمپانی وارنر. برادرز رو حتما از خونه ببینید ! ریلکس و مطمٍئن .